و من دوست دارم صدایت کنم ...

مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی

و من دوست دارم صدایت کنم ...

مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی

دوره فلانی!!!!

دور، دور شماست، چرخ بزن 

هی به چپ، هی به راست چرخ بزن 

 

ظاهراً مشتبه شده بر تو 

مملکت ناکجاست!؟ چرخ بزن 

 

تو و استادت ار فسون سازید 

طعمه ی اژدهاست، چرخ بزن 

 

فکر کردی که آنکه پشت توست 

یکی از اولیاست؟؟! چرخ بزن 

 

آی اسفندیار رویین دُم! 

وعده، باد هواست، چرخ بزن 

 

دزدی و اختلاس میلیاردی 

دامنت را بلاست! چرخ بزن 

 

زود باشد که سیل برخیزد 

ماجرا برملاست، چرخ بزن 

 

ادعای اطاعت از قانون 

شیوه ای نخ نماست، چرخ بزن 

 

نه نشانی تو را از اشراق است 

نه به ذهنت مشاست، چرخ بزن 

 

گرچه خاموشی است ظاهر ما 

حلق ما پرصداست، چرخ بزن 

 

دُم رویین و روی پولادیت 

زیر سنگ آسیاست!! چرخ بزن... 

 

چرخ بزن!!!!....................

بی صدا

من حرف حرف نام تو را درد می کشم 

و بی صدا تمام تو را درد می کشم 

 

ای چشمهات ساغر لبریز از عبور 

ته مانده های جام تو را درد می کشم 

 

نه در شبم سکونی و نه روز را ثبات 

هر بامداد، شام تو را درد می کشم 

 

ای از یقین جدا شده، با وهم همنفس 

من این خیال خام تو را درد می کشم 

 

ای جرعه جرعه زهر سرازیر در گلو 

من تلخی مدام تو را درد می کشم 

 

ای ریخته به کام من تلخ وداع خویش 

دمسردی سلام تو را درد می کشم....